۱۳۸۸ دی ۲۵, جمعه

"من همیشه با شعور خودم دنده عقب میرفتم این یارو شمالیه گیر داد که من بهت فرمون بدم چرخ وسط تا کمر رفت تو ماسه، اومدم پایین همینجوری نیگاش کردم"
بخشی از خاطرات یک راننده تریلی یخچالدار

۴ نظر:

رختخواب دوشـــيزگی گفت...

یعنی چی؟!

فرزین گفت...

خوب یعنی که یارو بهش بد فرمون داده دیگه

اصلا به تو چه؟! گفت...

عجب سعه صدری به خرج داده!

خانوم میم گفت...

یه چیزی تو مایه های همون جادَه پیچییید ما نپیچیدیم ... والااا