۱۳۸۶ تیر ۲۷, چهارشنبه

راننده تاکسی فرمان را به سمت راست می گرداند، موتوری که از سمت راست میاید به شدت بوق میزند
راننده تاکسی: تو که اونور 2 متر جا داری
موتوری: کاپوت رو کردی تو کس و کون موتور ، زرزر هم می کنی؟
راننده تاکسی:یادم نیست-مترجم
موتوری: سیکتیر پلیز بابا

امروز جواد لاریجانی و علی اکبر ولایتی یکدیگر را در سایتهای اینترنتی به شدت قهوه ای کرده اند
از خواندن مطالب مربوطه لذت خواهید برد

۱۳۸۶ تیر ۱۹, سه‌شنبه

اندر احکام آفتابه
واجب است که در هنگام طهارت با آفتابه آن را از آب کر پر نموده (آب کر آبی است سه وجب در سه وجب در سه وجب) واحوط آن است که لوله آفتابه به قاعده یک بند انگشت در مقعد مومن وارد شود و در صورتی که لوله آفتابه سوراخ بول و غائط او را یکی نماید بر صاحب آفتابه یک هشتم دیه کامل مرد مسلمان مترتب است و خواهر و مادر مومن بر وی حرام می گردد

POSTMAN EVERYTIME RINGS TWICE
فیلم زیبایی بود، جک نیکلسون حتی وقتی جنایت می کند دوست داشتنی است

۱۳۸۶ تیر ۱۸, دوشنبه

در پی اظهارات معاون وزیر بازرگانی در مورد اهمیت امر به معروف از فردا در این وبلاگ سلسله مباحث مربوط به طهارت مطرح خواهد شد

IELTS,TOEFL,G-MATH,GRE
ولابد یک سری امتحانات دیگه که من اسمشو نمیدونم در ایران مشمول تحریم شد
خوب وقتی احمدی نژاد میگه تحریم تخم ملت ایران رو هم قلقلک نمیده پس لزوما ما با یک انسان فرهنگی و فرهیخته طرف هستیم

۱۳۸۶ خرداد ۱۰, پنجشنبه

Hot,Tight,Wet
تصورش را بکن

۱۳۸۶ خرداد ۹, چهارشنبه

بيان دليل اصلی تصادفات شهری از زبان يک راننده خطی:

اين ماشينها همه تک سر نشينند ٬‌بعد تنهان می شينن فکرو خيال می کنند حواسشون پرت ميشه يهو شترق...

نتيجه گيری اخلاقی: خطی دوست داريم

به نظر شما ادامه گه زدن احمدی نژاد،سردار رادان،محسنی اژه ای،قاضی مرتضوی به نام ایران و ایرانی مملکت ما را بیش از این به فاک خواهد داد؟وچرا؟
با وبلاگ فرزین تماس بگیرید و دیگران را نیز از نظرات خود آگاه کنید

وبلاگ فرزین یا همان رادیو فردای سابق
خوابهای آشفته می بینم، سگان مردم را روز روشن در خیابان می درند، مغازه ها روز بیست و نه اسفند تا صبح عید تعطیل نمی شوند
فروشنده ای ساعت 2 نیمه شب در مغازه باز خوابیده است، بیدارش می کنم، کفش قهوه ای را میخواهم شماره 42
می جنگیم،میمیریم، ذلت را هم با تمامی وجود می پذیریم
از کوههای صعب العبور رد شده بودند از دریاهای بیکران از کویرهای بی آب و علف و حالا رسیده بودند به آستانه مقصود
اسپرم پیروز شادمانه به پشت سر نگریست تا به دوستانش تبریک بگوید
اما تنهای تنها بود
شاید
نمیدانم، شاید

۱۳۸۶ خرداد ۵, شنبه

زندگی

زندگی را مست دریاب

۱۳۸۶ خرداد ۴, جمعه

قاضی: واسه چی مقتول رو با چاقو زدی؟
متهم: آخه هی به ما فحش میداد، به اندازه یه ربع فحش ناموس میداد
قاضی: خوب به خاطر اینکه بهت 4 تا فحش داده باید میکشتیش؟
متهم: بابا یه ربع داشت فحش میداد، شما داری با 4 تا فحش سروته قضیه رو هم میاری

طرح مبارزه با اراذل و اوباش

دیشب نیرو انتظامی ریخت تو محل مسعود قوطی رو گرفتن زدن، شلوارشم درآوردن،کونش معلوم بود اینقدر خندیدیم

بخشی از خاطرات یکی از جوادهای عزیز ساکن محله فلاح در مورد طرح ضربتی اراذل و اوباش نیروی انتظامی